About Mono!
Friends
 
Reviews/Useful For Guitarists
Archive

  Balatarin

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

 

 

 

Sunday, February 29, 2004
 
سلام...این پست یه جوابیه کوچک به بعضی قسمتهای پست دوست خوبم hangar 18 است و ارزش دیگری ندارد((: به نظرم بعضی جاها یه خورده احساساتی نوشته که چون خودش ازم خواست دقیقا بگم کجاها (البته از نظر من) این پست رو نوشتم.این پست نه دفاعیه از یه گروهه نه کوبیدن یه گروه دیگه . یه تلاشه واسه اینکه کاملا منطقی و بیطرفانه نظرات خودم رو بیان کنم...
پیروز جان سر پاراگرافهای اولت حرف و بحثی نیست چون بیشتر تاریخ و بیوگرافیه.یه راست میرم سر اصل مطلب و قسمتهای مورددار رو عینا paste میکنم.

...گوش میدین، کاملا" متوجه میشین که Kirk Hammett هم در نوشتن سولوهاش دنباله رو ایده های ماستین بوده
*** به هیچ وجه ! سبک سولو نویسی ماستین بیشتر بر مبنای کارهای کروماتیک و ترمولو پیکینگهای سریعه . درحالی که همت گیتاریستیه که بیشتر به سبک بلوز پایبنده و شنیدن ملودیهای مینور و مینور پنتاتونیک در سولوهای اون کاملا به چشم میخوره . اگه قرار باشه هرکی سریع بزنه بشه دنباله روی ماستین که همه توی ترش متال همینن! سبک سولو نوشتن اونها اصلا شبیه نیست...این حرفت کاملا اشتباه بود.در مورد اینکه ماستین لید گیتاریست خوبی نیست کماکان سر حرفم هستم.همونطور که میگم کسی مثل کری کینگ هم یه قرون از سولو نوشتن سررشته نداره.

...این چنین بازدهی خودش و آهنگسازیش رو نشون داد اما آقای کرک همت در این مدت طولاتی چند آهنگ تاثیر گذار برای گروهش ساخته ؟
*** قابل توجه اینکه اولا ماستین توی ساخت آهنگهای killem all "شراکت" داشته.نه اینکه کل آهنگ رو بسازه.در مورد آهنگهایی که همت توی ساختش تاثیر خیلی زیادی داشته هم دیگه از تو بعیده ندونی : Enter Sandman , Sanitarium , Unforgiven کافیه یا باز بگم؟

...همین آقای کرک همت اگه بیاد تو مگادت بشه لید گیتار امکان نداره بتونه عین ماستین باشه دلیلش هم معلومه چون سبک کاری همت و مگادت به هم نمیاد
*** باز مخالفم ، سولوهایی که همت برای کارهایی مثل Kill Em all - Ride - Master نوشته جزو کلاسیکهای موسیقی ترش متال دهه 80 حساب میشن.کارهای کلاسیک مگادث از نظر ساختاری تفاوت زیادی با کارهای متالیکا ندارن.مارتی فریدمن به کنار ولی همت به عنوان لید گیتاریست اصلا قابل قیاس با ماستین نیست...چه توی تمیز زدن.چه فرم نوشتن سولوهاش.ماستین شدیدا Sloppy و کثیف میزنه (به خصوص کنسرتها) و این رو توی Forums خود سایت مگادث هم میتونی ببینی که خیلیها قبول دارن.(باز میگم مارتی به کنار)

...با ریتمهای ساخته شده توسط جیمز هتفیلد رو یکبار گوش بدین و با هم مقایسه کنید! نتیجه این مقایسه انقدر واضح و مشخصه که من اینجا چیزی درباره اش نمینویسم! (البته اگه بخوایم از لحاظ تکنیک و سختی نواختنش با هم مقایسه کنیم)
*** ریتمهای ماستین در روزهای اوج مگادث (آلبوم Rust in peace)با کمتر کار متالی قابل قیاس هستن.من در کل از نظر سختی زدن کارهای ماستین رو بیشتر از هتفیلد قبول دارم ولی از نظر زیبایی و به یاد موندنی بودن در کل هتفیلد ریفهای جالبتری داره.(در کل نه یکی دو آلبوم)

...ماستین هم آهنگساز بزرگیه و هم گیتاریست برجسته ای و هم حق بزرگی به گردن Metal Music داره.
***صد درصد(: بحثی توش نیست...

...صورتیکه بیشترشون یا منطقی نیست یا احساسیه! شما از سال 94 به بعد ببینین بقیه موزیسینها چه کار خارق العاده ای انجام دادند که مگادت انجام نداده
*** چه ربطی داره؟! بقیه گروهها کار خاصی نکردن به این معنیه که مگادث افت نکرده و کسانی که میگن افت کرده احساسی و غیر منطقی حرف میزنن؟! بیخیال دیگه. خیلی از گروهها افت کردن یکیشون هم مگادث...از روز هم روشنتره

...آلبوم بعدی مگادت آلبوم Cryptic Writings بود که با اینکه از لحاظ سبک کمی با گذشته تفاوت پیدا کرده بود اما بازهم یک آلبوم قابل توجه به حساب میاد
*** این کاملا نظر شخصی توئه . اینطوری حساب کنی Load هم همینطوره ! درضمن فکر نمیکنی این تفاوت از "یه کمی" بیشتره؟ ... شمارش معکوس مگادث هم مثل متالیکا از همینجا شروع شد

...یا مثلا آهنگ زیبای Secret Place که به نظر من جالبترین آهنگ این آلبوم به حساب میاد که کاملا تم شرقی داره و من کسی رو ندیدم که این آهنگ رو دوست نداشته باشه. پس کسی نمیتونه اسم این آلبوم رو بذاره ضعیف!
*** من این آهنگ رو یه آهنگ کاملا معمولی میدونم . درضمن تو از کل این آهنگ دوتا آهنگ رو مثال زدی و میگی به این آلبوم کسی نگه ضعیف! باز هم ملاک جالبی نیست.چون هم نظر شخصی توست و هم اینکه ممکنه از دید دیگران (مثلا من) همین آهنگها هم جالب نباشن

...شما یک آلبوم در سال 1997 مثال بزنید که از این آلبوم بهتر بوده باشه ! نکنه Reload میتونه با این آلبوم رقابت کنه
*** به شخصه کاملا بدون تعارف و تعصبی Reload رو به Cryptic ترجیح میدم.

...داشت میبایست در آلبوم جدیدش هم اونو تکرار میکرد که نکرد! دقیقا" برعکس متالیکا...اونا نمیتونن ادعا کنن که پروژه امتحان میکنن! چون سالهاست که دیگه سبک اصلیشون رو از بین بردند
*** اگه متالیکا Risk رو میداد بیرون طرفدارا تا حالا به صلیب کشیده بودنش.درضمن هردو گروه سالهاست سبک اصلیشون رو از بین بردن...از همون دور و بر 96 . منتها متالیکا Load و Reload رو که در اصل یک آلبوم Double CD بود تو دو سال داد بیرون . وگرنه آلبوم بعدی که Cover (Garage inc) بود و به حساب نمیاد به عنوان یه کار رسمی.S&M هم که باز کار Live و باز غیر رسمی.St-anger هم هرچند مزخرفه ولی شباهتی به Load نداره. پس اینکه بگی متالیکا نمیتونه ادعا کنه داره چیزای مختلف رو امتحان میکنه هم اشتباهه!

...من خودم شخصا" با تمام آهنگهای این آلبوم حال میکنم! یعنی اگه شما هم این آلبوم رو گوش بدین لااقل با 80% آهنگها حال میکنید
*** به هیچ وجه ... من از این آلبوم متنفرم . چرا فکر میکنی هرچی که تو حال میکنی بقیه هم حال میکنن؟ اول Cryptic و حالا World needs... نظرات شخصیت رو به دیگران تعمیم نده (:

...بازم نتیجه شو نمینویسم چون کاملا" واضحه ! خودتون یک نتیجه گیری کنید
*** نتیجه گیری میخوای؟ این مال من: متالیکا و مگادث از 96 به این ور سقوط کردن . دیو ماستین اونقدر عقل داشت که مگادث رو Disband کنه ولی فکر کنم متالیکا باز به لجن بیشتری کشیده خواهد شد...همین و بس.

پیروز جان میدونی چقدر رفیقم باهات چقدر هم دوستت دارم.ولی به هرحال معتقدم توی این موارد بالا یه کم اشتباه میکنی و احساساتی برخورد کردی:) شما اومدی درمورد افت مگادث بنویسی ناخودآگاه متنت شد قیاس متالیکا و مگادث...که حالا مثلا چون x از y بیشتر افت کرده پس x کارش درسته !! این چه منطقیه آخه؟(: درهر صورت من
منتظر نظراتت هستم (بقیه هم اگه اینقدر حال داشتن که هم اون ور رو بخونن هم اینور کی به کیه نظر بدین((: )
تا بعد...
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Saturday, February 28, 2004
 
این رو یه جا دیدم گفتم خالی از لطف نیست بنویسم
THE TOP 10 REASONS A GUITAR IS BETTER THAN A WIFE

10. the guitar keeps its same shape as the first time you laid eyes/hands on it.
9. you can look at another guitar without your guitar getting jealous.
8. if you get mad at your guitar, you can break its neck, and you won't end up being Bubba's bitch at Shawshank.
7.the guitar ALWAYS responds to your touch.
6. if you get tired of your guitar, you can trade it for a better, newer model without the hassles.
5. it CANNOT talk! (without your "permission", of course)
4. it won't leave you for another guitarist.
3. when you make a guitar yours, you do not inherit guitar-inlaws.
2. when you are finished playing with your guitar, you can put it back in its case, AND LOCK THE DAMN THING UP!
1. and most important, if you decide to rid yourself of your guitar, it will not cost you your car, home, and weekly payments, to do so.

BUT....(and it is a huge but) you can't lay down with your guitar!;)

راستی امشب مراسم اسکاره ها...بگردین ماهواره رو
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Friday, February 27, 2004
 




خب بعد از یه مدت باز برگردیم سر موزیک.آپدیت امروز ترجمه مصاحبه سایت houseofshred.com با جان پتروچی گیتاریست دریم تیاتره (البته با کمی خلاصه سازی) فکر میکنم از نظر زمانی مصاحبه مال سال 2000 باشه.hope you like it

House of Shred : خب از موقعیت فعلی به کجا خواهید رفت؟!
John Petrucci : (خنده!)
HOS : منظور من اینه که بعد از آلبومی مثل Scenes From a memory که از دید خیلیها نقطه اوج کار Dream Theater بعد از سالها کار میشه چطور میخواهید چیزی رو ارائه بدین که سال بعد طرفدارا باز در تور در کنارتون باشن و بگن "این یاروها از چیزی که پارسال ارائه دادن هم بهتر کار کردن" ؟!
JP : اوه ، خب Scenes اولین آلبوم ما در کنار Jordan Rudess بود و من بیصبرانه منتظرم که با اون کارهای دیگه ای بنویسم.هرچند که Mike Portnoy قبلا توی Liquid Tension با Jordan کار کرده بود ولی درهرصورت اون یه عضو جدید بود و درطی تور بود که تونست قابلیتهای خودش رو کاملا نشون بده.من فکر میکنم آلبوم بعدی واقعا جالب خواهد بود

HoS : آیا آلبوم بعدی هم مثل Scenes یه کار دنباله دار و به صورت داستانی خواهدبود؟
JP: نه ، فکر نمیکنم چیزی به سنگینی داستان Scenes توش به کار ببریم.یه سری ایده جالب تو ذهنمون هست.بیصبرانه منتظرم تا دوباره به استودیو بریم و کار رو شروع کنیم

HoS: با توجه به جوی که آلبوم Scenes داشت هنوز هم خیلیها درمورد موضوع داستان این آلبوم دچار سردرگمی هستن.میتونی یه کم ما رو روشن کنی؟
JP : آره حتما! به طور خلاصه، داستان در مورد مردیه که رویاهایی درباره دختر یا دختربچه ای داره و حس میکنه به نوعی زندگیش با این دختر در ارتباطه.درواقع ارتباطی بین خودش و این رویاها و دختر حس میکنه.و به همین علته که وقتی بیشتر تحقیق میکنه و متوجه مرگ دختر میشه متوجه میشه دختر شخصیتی واقعی داشته و برای کشف زندگی اون و علت مرگش ، و درکنار این موضوع ، کشف اینکه واقعا "خودش" چه کسیه به روانکاوها و متخصصهای هیپنوتیزم مراجعه میکنه.

Hos : عالیه.خب خیلی از افراد ایده های مختلفی داشتن و اینکه الان خواننده های ما داستان اصلی رو از دهن خود اسب!! شنیدن ...
JP : اسب؟!! آره...ممنون!!

Hos: اووممم.منظورم گیتاریست بود!
JP: آها.مهم نیست (لبخند)

HoS:به عنوان یه گیتاریست، آیا چیزی در تجهیزات مورد استفاده ات هست که نتونی بدون اون کار کنی و صددرصد بهش وابسته باشی؟ منظورم گیتار خاصی، یا افکت یا امپلی فایر خاص...؟
JP: بله مطمئنا.چندین چیز مختلف هستن.موضوع جالب اینه که هرچند نمیتونم بدون اونها کار کنم ولی مجبورم بذارمشون تو استودیو!! یکی از این موارد یه امپ MesaBoogie Mark2CPlus هستش.این امپها دیگه تولید نمیشن و اگه کسی نمونشو سراغ داره من میخرم! درحال حاضر فقط یکی ازشون رو دارم که توی استودیوی خانگیمه.

HoS:اولین بار کی از گیتارهای 7 سیم استفاده کردی؟ و نظرت در مورد اونها چیه؟ چطوری کوکشون میکنی؟
JP: اولین بار ... سال 94 بود.ما درحال ضبط Awake بودیم و یادم میاد که Mirror اولین آهنگی بود که روی یه گیتار 7 سیم ساختم.از همون ابتدا هم احساس خوبی نسبت به این گیتار داشتم.در مورد کوک هم سیم هفتم رو B کوک میکنم.برای یه گیتار 7 سیم کوک استانداردیه.

HoS : افرادی که در طی این سالها تحت تاثیرشون بودی و مورد علاقت بودن رو برای ما نام میبری؟
JP : خب وقتی بچه بودم مثل بقیه بچه ها به گروههایی مثل Deep Purple.Iron Maiden, Black Sabbath و این تیپ کارها علاقه داشتم.بعدها به گروههایی مثل Rush و Yes علاقه مند شدم.معتقدم کاری که ما میکنیم مثل کار اونهاست.هرچند ما خیلی Heavyتر هستیم ولی Progressionها یه چیزه.درضمن Steve morse رو هم نباید فراموش کرد.

HoS: سوال بعد ، بدترین تجربه ات در هنگام رکورد چی بوده؟
JP: به طور قطع اولین آلبوممون.When Day and Dream Unite . من اون موقع خیلی کم تجربه بودم.حتی توی اون آلبوم گیتارهای خودم رو هم استفاده نکردم.احتیاج به گیتارهای با کیفیت داشتم و مجبور بودم گیتار قرض کنم!!

HoS : خب و بهترین تجربه ات؟
JP: جواب این ساده است.Scenes from a Memory.کار با Jordan فوق العادست.

HoS : ضبط این آلبوم باید پروژه سختی بوده باشه نه؟
JP: نه ، اتفاقا خیلی مفرح بود. هیچ فشاری از تهیه کننده رومون نبود.چون خودمون آلبوم رو Pruduct کردیم.ما کل آلبوم رو توی خود استودیو نوشتیم و ضبط کردیم.یه جورایی Challenging بود.من عادت دارم قطعات گیتاری رو مینویسم که خودم به سختی میتونم بزنمشون.وقتی نوشتن تموم شد میشینم تمرین میکنم تا بتونم به خوبی بزنمشون!! و به خودم میگم : اوه ، این جدا سخته.امیدوارم بتونم بزنمش!!

HoS: ...و بعد از پسش برمیای؟
JP: آره . تمام سعی خودم رو میکنم.ما هیچ دوست نداریم طرفدارانمون رو ناراحت کنیم. اصولا طی این سالها فهمیدم که طرفدارای خوب ،جالب و فوق العاده ای داریم.

HoS : خب، فکر میکنم باید طرفدارای باهوش و فهیمی داشته باشین.به هرحال گوش دادن به موسیقی Progressive مثل گوش دادن به مزخرفی مثل Kid Rock نیست که هرکسی باهاش حال کنه!!
JP: (میخندد) مضحکه!

HoS: خب جان.حالا میرسیم به قسمت سخت مصاحبه که سوالیه که از همه میپرسیم. فرض کن تو الان توی کشتی هستی که درحال غرق شدنه.تمام سی دی های موزیکت همراهته ولی فرصت داری که 5 تاشون رو برداری و خودت رو با شنا به یه جزیره برسونی و تا آخر عمرت اونجا باشی.چه انتخابی میکنی؟!!
JP : اوه خدای من! این دیگه چه جور سوالیه! جدی هستی؟ برای همیشه توی یه جزیره؟

HoS: آره...
JP : اوه . مرد این خیلی بده...خب واقعا سوال سختیه...اومممم...

HoS : کشتی داره غرق میشه زود باش!!
JP: خب خب!!فکر کنم 5 تا CD-R با خودم میبرم با یه دستگاه CD-Burner !! (خنده دسته جمعی)

HoS : خب پاهات کم کم داره خیس میشه.بجنب جان...
JP : خب فکر کنم اینا رو انتخاب کنم:
1- Yes,Fragile
2- Peter Gabriel,So
3- Rush,Hemispheres
4- Metallica,Master of Puppets
5- Dregs,Night of The Living Dregs

HoS : جان ازت برای شرکت در این مصاحبه متشکریم.
JP : من هم از شما متشکرم . و خطاب به طرفدارانمون : منتظر آلبوم جدید و تور بعدی باشین.
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Saturday, February 21, 2004
 




The first rule of the fight club is...Do not talk about fight club

آپدیت امروزم با اینکه در مورد هنره ولی ارتباطی با موسیقی نداره.این آپدیت در مورد هنر هفتم یا سینما است. البته این رو درابتدا بگم که چیزهایی که دارم میگم رو به عنوان دیدگاههای یه بیننده کاملا عادی دارم مطرح میکنم و با وجود اینکه به سینما علاقه دارم ولی هیچوقت به شکل حرفه ای توی بحرش نرفتم . به همین ترتیب هم متاسفانه یا خوشبختانه با تمام علاقه ای که به سینما دارم خیلی آدم به روزی نیستم و برعکس موسیقی که همیشه سعی کردم در موردش خیلی up2date باشم ولی در مورد سینما اینطور نبوده و نیستم،موضوع صحبت امروزم هم در مورد فیلمیه که احتمالا خیلیها مدتها پیش دیدنش ، ولی من طی هفته ای که گذشت و به صورتی کاملا اتفاقی و از طریق یکی از دوستان موفق به دیدنش شدم.خلاصه کلام اینکه بگم این پست یه Review کاملا عادیه از یه بیننده و علاقه مند سینمای کاملا عادی...
با دیدن فیلم Fightclub محصول سال 99 به کارگردانی David Fincher برای بار سوم غافلگیر شدم. از Fincher فیلمهای Seven و The Game رو دیده بودم و به نظر من هردوی این فیلمها درکنار سناریوهاشون که به نظر من واقعا جالب بودن پایان خیلی غافلگیر کننده ای داشتن. به نظر من این فیلم هم از این قضیه مستثنی نیست. اما برای من جالبتر از این موضوع دیدگاه کلی فیلم بود. یک نوع استهزا نسبت به Commercialو مصرف گرایی رو توی کل این فیلم به وضوح میشه دید، و همینطور دید انتقادی به فرم زندگی ماشینی انسان امروز که توی چرخه کار -> به دست آوردن پول -> خرید مایحتاج زندگی که شاید یه سری اونها هم ضروری نباشه -> مجددا کار گیر افتاده!... پروسه ای که فکر کنم خیلی از ماها هم خودآگاه یا ناخودآگاه گرفتارش هستیم...
Narrator (با بازی Edward Norton) دقیقا نمونه ای از چنین آدمیه. مردی که به شدت کار میکنه تا خونه اش رو به مدرنترین تجهیزات زندگی مجهز کنه.از ظرف و ظروف گرفته تا سیستمهای صوتی تا جنس دیوارهای خونه ، در عین حال مبتلا به بیخوابی یا Insomnia است و به قول خودش آدمی که به بیخوابی مبتلا است هیچوقت نه کاملا خوابه و نه کاملا بیدار! درنهایت تنها راه حل مناسبی که پیدا میکنه اینه که احساسات خودش رو در مراکزی که بیماران سرطانی و یا کسانی که به هردلیلی در آستانه مرگن یا از اجتماع طرد شدن و دور هم جمع میشن تا همدیگه رو تسکین بدن خالی کنه! (هرچند که هرجایی هم خودش رو به یه اسم معرفی میکنه!!)
استهزای فینچر نسبت به اعتیاد به زندگی تجملی رو میشه در علاقه و اصراری که Narrator در خرید لوازم خانه و مدرن برای زندگی ، تعریفی که از سیستم صوتی خونش میکنه ، تاکیدی که روی استفاده از لباسهای با مارک معروف CKداره دید و بعد از آشنایی یا شاید بهتر بگم کشف Tyler Durden (با بازی Brad Pitt) کم کم شاهد تغییر و تحول کامل شخصیتیش هستیم. تا جایی که پایان غافلگیر کننده فیلم از راه میرسه.
به اعتقاد من دو هنرپیشه اول فیلم Brad Pitt , Edward Norton خیلی خوب و طبیعی توی نقششون قرار گرفتن.همینطور اضافه شدن Helena B. Carter که به عنوان هنرپیشه زن مثلث هنرپیشه های اصلی فیلم رو تکمیل کرده.به اعتقاد من Brad Pitt خیلی جالب نقش یه Anti Hero رو بازی کرده . درکنار این موضوع جملات هوشمندانه ای که بیان میکنه بعضی جاها من رو یاد افرادی نظیر راجر واترز میندازه...حرفهایی نظیر:
Self improvement is masturbation, or self destruction
It's only after you've lost everything that you're free to do anything
از نظر من این تیپ صحبتها که در قسمتهای مختلف فیلم بیان میشه جالبترین قسمتهای اون هستن.با اینکه فضای کلی فیلم و حتی اسم اون آدم رو به یاد فیلمهای اکشن میندازه ولی من فکر میکنم این فیلم یک فیلم کاملا انتقادیه و حتی به نوعی از Vandalism در تقابل با زندگی امروزی دفاع میکنه.زندگی مدرنی که در سایه اون همه به یک شکل و یک استاندارد دراومدن و دارن بیخود دور خودشون میچرخن و وقتی به خودشون میان که میبینن همه چی تموم شده ...
Tired of lying in the sunshine staying home to watch the rain
You are young and life is long and there is time to kill today
And then one day you find ten years have got behind you
No one told you when to run, you missed the starting gun
نمیدونم چرا همش سر دیدن این فیلم و دیالوگهاش یاد اشعار پینک فلوید و شخص راجر واترز میفتم.شباهت زیادی بینشون حس میکنم.در پایان یکی دیگه از قسمتهای این فیلم و مونولوگهایی که Brad Pitt میگه رو مینویسم.به نظر من یکی از بهترین قسمتهای فیلم اینجاسـت:

We're working jobs we hate
So we can buy shit we don't need
We're the middle children of history
No purpose or place
We have no great war
No great depression
Our great war is a spiritual war
Our great depression is our lives

We've all been raised on television to believe
That one day we'd be millionaires and movie God's and rock stars,
But we won't.
We're slowly learning that fact
And we're very very pissed off

دیدن این فیلم رو به اونهایی که مثل خودم از مرحله پرتن!! پیشنهاد میکنم.به اونهایی که به هرشکلی به موسیقی پینک فلوید یا راجر واترز علاقه دارن هم دوبرابر پیشنهاد میکنم. شاید اونها هم این حس تشابه رو که من پیدا کردم حس کنن.شاید هم نه، و لااقل بیان به من بگن بیخودی این حس رو دارم!! ((:
تا بعد...
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Tuesday, February 17, 2004
 
Kirk Hammett : The Most overrated/underrated Guitarist !




بحث راجع به موسیقی متال و گروه متالیکا هیچوقت کهنه نمیشه!! این آپدیت رو اختصاص میدم به این موضوع ولی به یه صورت دیگه که فکر نمیکنم تا حالا خونده باشید.
موضوع امروزم راجع به کرک همت لید گیتاریست این گروهه . Hammett خواسته یا ناخواسته تحت تاثیر معروفیت متالیکا جزو معروفترین گیتاریستهای دنیاست و همین معروفیت مزایا و معایب خاص خودش رو دربرداره.
بعد از جنبشی که نیروانا به وجود اورد و موزیک راک رو به سوی عامه پسندی و ساده اندیشی و ساده نوازی!! برد، خیلی از گروهها سبک کاری خودشون رو عوض کردن.متالیکا هم از نیمه دوم دهه 90 به این کار رو آورد.کاری به علت این کار ندارم.چه نیاز به پول بیشتر - چه اشباع شدن از موزیک متال اصیل و خالص یا هرچیز دیگه ای. در هرصورت این کار باعث شد که عده زیادی از هواداران قدیمی و جون سخت خودشون رو از دست بدن ولی در مقابل طرفداران جدید و جوانتری پیدا کنن.عده ای هم بودن و هستن که چه با Old shit و چه New shit متالیکا حال میکنن.به هرصورت هستن در میان این طرفداران (به نظر من متالیکا یکی از قویترین Fanbase های دنیا رو داره) که کورکورانه و گوسفندوار طرفدارشون هستن و هرکاری بکنن باهاشون موافقن.هستن در میان این عده افرادی که میگن Kirk is God ! اکثریت این جماعت علت God دونستن همت رو درحد اینکه "خوب اگه خدا نبود که چندین بار بهترین گیتاریست سال نمیشد" (چیزی که کاملا تجاری و بیخوده.همین مثال بس که توی این لیست بهترینها نام Cobain بین 20 گیتاریست اول هست و نام Malmsteen گاهی بین 50 تای اول هم دیده نمیشه)
اما مخالفان که یه کم بحثشون درازتره.کسانی که Hammett رو اصلا قبول ندارن و خیلی راحت میگن : "هیچی بارش نیست" ، این مخالفها اکثرا (نه همه) به سه دسته تقسیم میشن:
1- دسته طرفدارای قدیمی که از عصبانیت خیلی راحت هرچی میخوان میگن . Bashers
2- دسته دوم دسته ای هستن که گیتارنوازی رو فقط در Shredding (نواختن با حداکثر سرعت و حداکثر تکنیک - Malmsteen,Vai,Petrucci,Gilbert,Friedman مثالهای Shredderهای قوی دنیای گیتار الکتریکن) میدونن و باقی رو به حساب نمیارن
3- دسته سوم که من بهشون میگم نوازنده های تازه به دوران رسیده! کسانی که یه مدت کوتاه گیتار الکتریک زدن و یکی دو تا آهنگ ساده تر متالیکا رو هم کاور کردن (اون هم نه درحد عالی) و خیلی راحت به این نتیجه رسیدن که در توانایی نوازندگی با گیتاریستهای بزرگ قابل قیاسند
اما نظر من، من چیزی بین این دسته ها هستم.نه Overrate و نه underrate مطلق.یه نگاهی به اسامی زیر بندازید
Dave Murray - Iron Maiden
Rhandy Roads - Ozzy Osbourne
Al Pitrelli - Megadeth
Slash - Guns N' Roses - Slash's Snakepit
تمامی این افراد جزو گیتاریستهای به نام دنیای موسیقی متال هستن.ولی آیا نصف انتقادهایی که از کرک همت میشه از اونها شده ؟ نه! چرا؟ چون در گروههایی میزنن که یا تغییر سبک به اندازه متالیکا نداشته و یا محبوبیت متالیکا و تعداد Fanهای اون رو نداشته.
از نظر تکنیک هم هیچکدوم اسامی بالا چیزی بالاتر از همت نیستن.یا درحد اون هستن و یا حتی پایینتر...از دید تکنیکی ، هیچکدوم از این افراد نه دنبال Sweep زدن های 6 سیم و 5 سیمه هستن . نه اثری از Legatoهای Fast tempo توی کارشون دیده میشه...
این تکنیکها و موارد چیزی هستن که اگر هم همت قادر به انجام دادنش باشه در طی این 20 سال نشونش نداده...اما من به شخصه معتقدم حرف اصلی در یک سولو رو حس سولو و هماهنگی اون با کل آهنگ میزنه و این چیزیه که به نظر من Hammett به خوبی در موسیقی متالیکا پیاده کرده. موردی که حتی گیتاریستی مثل Petrucci با تمام علاقه و احترامی که براش قائلم ولی در خیلی از آهنگهای گروهش با سرعتی زدن بیجا و ارائه تکنیک کل حس یک آهنگ رو به باد داده...
اما دسته سوم یا نوازنده های تازه به دوران رسیده !!این دسته رو من توی ایران بیشتر دیدم تا خارج...به هر صورت به این دوستان پیشنهاد میکنم یه نگاهی به سولوهای آلبوم Justice for all و مخصوصا آهنگ Shortest straw که به اعتقاد من پیچیده ترین سولوی متالیکاست بندازن ، (من به شخصه این سولو رو به جرات با کارهای مارتی فریدمن مقایسه میکنم) اون وقت به این نتیجه میرسن گیتاریستی که قریب 15 سال پیش این کار رو کرده الان هم اگه بخواد میتونه حتی بهترش رو ارائه بده (با توجه به 15 سال نوازندگی و تمرین و کسب تجربه بیشتر)
در هرصورت معتقدم این شهرت زیاد ، آدم رو هم زیادی بالا میبره ، هم یه جاهایی زیادی پایین میاره و از حق خودش هم کمتر نشون میده.تا نظر شما چی باشه؟... منتظرم
تا بعد...

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Sunday, February 15, 2004
 



خب امروز ادامه آپدیت پریروز درمورد آلبوم Rust in Peace رو ادامه میدم ...

5.Poison was the cure
6.Lucretia
این دو آهنگ که با هم بررسی میشن از نظر تم کلی تفاوتهای خاصی با آهنگهای قسمت اول آلبوم دارن.تفاوت اصلی در اینجاست که این آهنگها بیشتر معرف خصوصیات شخصی دیو ماستین هستن تا یک موضوع کلی.برای مثال آهنگ Poison was the cure موضوع کلیش در مورد اعتیاد دیو به هرویین برای فراموشی ناراحتیهاش بوده. آهنگ دوم یا Lucretia هم در مورد ملاقات دیو با یه موجود شبح گونه در اتاق زیرشیروانی خونه اش نوشته شده!! یکی از بهترین سولوهای این آلبوم رو توی این آهنگ میشه دید که اتفاقا از سولوهای محبوب خود مارتفی فریدمن هم هست

7.Tornado Of Souls
یکی دیگه از آهنگهای کلاسیک و شاهکار این آلبوم که بیشتر از سایر اهنگهای این آلبوم به چشم میاد همین آهنگه.من به شخصه در کنار Holy Wars این آهنگ رو بهترینهای این آلبوم میدونم.این آهنگ برخلاف اکثر کارهای آلبوم فقط شامل یک سولو میشه که مارتی فریدمن اجراش کرده.البته سولوی طولانی و واقعا قویی برای این آهنگ نوشته شده که خود مارتی فریدمن توی سایت رسمیش در مورد این سولو نوشته بود که بعد از دیدن واکنش و تعجب دیو ماستین از شنیدن این سولو بود که واقعا حس کرده عضو گروه شده و دیگه یک تازه وارد نیست.

8.Dawn Patrol
کوتاهترین آهنگ این آلبومه که کمتر از دو دقیقه زمان داره.در این آهنگ تنها چیزی که به چشم میخوره صدای گیتار باس Ellefson و صدای نجوا گونه دیو ماستینه که متن آهنگ رو زمزمه میکنه.آهنگ با اینکه کوتاه و ساده است اما موضوعات عمیقی رو مطرح میکنه. در این آهنگ ماستین بعد از 3 آهنگ که بیشتر لیریکهای شخصی داشتن باز به یک موضوع کلی و فاجعه ای که ممکنه روزی برای انسانها اتفاق بیفته صحبت میکنه. آهنگ از روزی حرف میزنه که بر اثر جنگهای هسته ای و آلودگیهای رادیو اکتیو حاصله سطح زمین دیگه نمیتونه محل مناسبی برای زندگی انسانها باشه و باقیمانده انسانها از جنگهای اتمی به زیرزمین رفتند و مثل موش کور اونجا زندگی میکنن. لیریکس این آهنگ من رو یاد حرف معروف اینشتین میندازه که گفته بود : "من نمیدونم جنگ جهانی سوم کی اتفاق میفته ولی مطمئنم اگه این مساله پیش بیاد اونوقت جنگ جهانی چهارم با تیر و کمان انجام میشه !!" و اشاره طنز آلود وی به نابودی تمدن بشری. مورد آخر این که Dawn Patrol که عنوان این آهنگه نام یک فیلم سینمایی در دهه 30 میلادی هم بوده.

9.Rust in peace...Polaris
آخرین آهنگ این آلبوم مجددا بازگشتی به موسیقی سرعتی خاص Megadeth در این آلبومه. این آهنگ هم با درامز نیک منزا شروع میشه . دیو در ابتدا از زبان صاحبان سلاحهای اتمی صحبت میکنه که آغاز جنگ رو با خارج کردن موشکهای هسته ای از سیلوها آغاز مکنن و بعد متن از زبان خود بمب هسته ای ادامه پیدا میکنه!
Immense in my girth,erect I stand tall
I am a nuclear murderer
I am Polaris
در مورد کلمه Polaris ، این کلمه در لغت به معنای ستاره قطبیه ولی منظور Mustaine از استفاده از این لغت در این آهنگ اشاره به نام سلاح هسته ایی به نام Polaris هستش که در دهه 60 تحت پروژه ای با همین نام در ایالات متحده ساخته شده بود...


خب اما بعد از بررسی آهنگها در مورد عنوان آلبوم هم یه توضیحی بدم.ماستین اولین بار در هنگام رانندگی پشت یک اتومبیل عبارت "May all the nuclear warheads rust in peace?" (میشه یه روز تمام کلاهکهای سلاحهای هسته ای در صلح زنگ بزنن؟) رو دید و به فکرش رسید که این عبارت میتونه به عنوان مناسبی برای آلبوم بعدی گروهش باشه.
کاور روی جلد آلبوم هم خودش حکایتی داره.بوش و گورباچف و دیگر سران 5 کشور صنعتی وقت (1990) جهان روی جلد هستن درحالیکه سمبل گروه مگادت که یه Skeleton با چشمهای بسته است بالاسر کپسولی وایستاده که توش جسد یه Alien یا موجود فضایی دیده میشه.به نظر من ترکیبی از ترس جنگ اتمی که بر کل این آلبوم سایه انداخته و همینطور موضوعاتی که در اهنگ Hangar 18 مطرح شد در این روی جلد دیده میشه...
در پایان درصورتی که علاقه مند به موسیقی متال هستید و این آلبوم رو نشنیدید باید بگم حتی اگه مجبورید بشینید با مودم کل این آلبوم رو داونلود کنید ولی بهش گوش بدید.یکی از شاهکارترین آلبومهای متال تاریخ این آلبومه.چه از نظر ساخت - چه تکنیک - چه حرفی که برای گفتن داره - از هر نظر!
تا بعد...
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Saturday, February 14, 2004
 
ادعای آهنگسازی به هر قیمتی؟؟!!

سلام به ملت موزیک دوست(:
یه قضیه ای رو متوجه شدیم توی این مدت که به این نتیجه رسیدم که یه آپدیت دیگه لازمه. کسانی که خیلی وقته وبلاگ باز هستن پارسا رو یادشون میاد. سایت iranrockfans و وبلاگی به همین نام رو اداره میکرد و درمورد اخبار راک و متال ایران مینوشت.ایشون یه قضیه ای رو کشف کردن که ما هم مثل خیلیهای دیگه رفتیم بررسی کردیم و با کمال تاسف دیدیم راسته،قضیه اینه که پارسا فهمیده که اعضای وبلاگ Xload که به انگار یه گروه موسیقی راک هم دارن و کارهایی رو برای داونلود گذاشتن کل کارشون قلابیه ! لینک آهنگی هست توی وبلاگشون به نام Dream Party . که به عنوان کار گروه خودشون مطرح کردن.ولی خنده دار بودن قضیه اینه که این آهنگ مال گروهی سوئدی (مرسی از ضحاک عزیز برای اصلاح اشتباه) به نام Arch Enemy با عنوان Burning Angel . موضوع خنده دارتر اینه که حتی این آهنگ کاور هم نشده.یعنی دقیقا اصل استودیویی گروه Arch Enemy با مقداری فشرده سازی صوتی در وبلاگ قرار گذاشته شده که این کار ماست!! گوش بدید وحال کنید! به نظر من واقعا مسخره است که آدم واسه خودنمایی بیاد کار یه نفر دیگه رو به اسم خودش تموم کنه.هرچند معتقدم کسی که ساز بزنه هیچوقت همچین کاری رو نمیکنه (شاید هم جدیدا میکنن! چی بگم !!((: ) به هرحال آخرین قسمت این قضیه مسخره اینه که اکثریت ملت فهمیدن و اومدن توی وبلاگ Xload این موضوع رو گفتن. ولی صاحب یا صاحبهای این وبلاگ فقط میزنن کامنتها رو پاک میکنن.که البته به نظر من طبیعیه.چون چیزی برای گفتن ندارن...قضیه اونقدر مسخره و واضحه که جایی برای پاسخگویی نمیمونه . البته در یک اقدام جدی!!!((: اومدن یه Tablature گذاشتن و گفتن این هم اثبات اینکه آهنگ مال ماست ! انگار برای بقیه کاری داره که Tablature دیگران رو بردارن و بگذارن توی وبلاگشون و بگن این آهنگ رو ما ساختیم.
به هرصورت چون حدس زدم اگه بخوام این چیزها رو توی سیستم کامنت اونجا بنویسم کلی طول میکشه و احتمال پاک شدنش هم زیاده گفتم اینجا بنویسم.در پایان از دوست عزیز Shahbaz هم ممنون.لینک آهنگها رو از ایشون گرفتم تا ببینید قضیه حقیقت محضه
حیف تاسف که آدم برای این تیپ موجودات!! بخوره

آهنگ اصلی - کار گروه Arch Enemy با نام Burning Angel
آهنگ ادعایی گروه
Xload با عنوان Dream Party

اگه هم یه جور طنز آمیزتر خواستین قضیه رو بخونید به fuckinwasted یا خود وبلاگ Xload سر بزنید((:
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Friday, February 13, 2004
 





چند تا آپدیت قبل راجع به یه سری از آلبومهای شاهکاری که طی سالهای 89 و 90 ارائه شد صحبت کردم.یکی از این آلبومهای خدا آلبوم Rust in Peace از گروه Megadeth هستش که به نظر من اگر بهترین آلبوم Thrash Metal نباشه لااقل جزو 3 تای اوله.
طی این آپدیت و آپدیت بعدی این آلبوم رو مورد بررسی قرار میدم...(شاید بهتر بود این کار رو رفیقمون HANGAR 18 میکرد ولی خب حالا فرقی نداره - درضمن عکس بالا هم پشت جلد آلبومه. توی پست بعدی کاور اصلی رو میگذارم که راجع به اون هم حرف بزنم)

آلبوم Rust in Peace از که در واقع چهارمین آلبوم گروه Megadeth بوده از نظر اکثر طرفدارای گروه نقطه عطفی در تاریخ کار گروه بوده. Line up گروه در این آلبوم به صورت زیر بوده:
Dave Mustaine....Vocals/Guitars
Marty Friedman...Guitars
David Ellefson...Bass/Back Vocals
Nick Menza.......Drums/Back Vocals
آلبوم R.I.P اولین آلبومی بود که مارتی فریدمن اعجوبه گیتار الکتریک به عنوان لیدگیتاریست به Megadeth پیوسته بود. احتمالا کسانی که جدیتر به کارهای راک یا متال گوش میدن کارهای مارتی فریدمن در آلبومهای Cacophony در کنار Jason Becker شنیدن و میدونن که سطح کاری مارتی فریدمن فوق العاده بالاتر از یه گیتاریست Thrash Metal بوده و هست. (باید به بیوگرافی مارتی هم بعدها اشاره کنم...) اما برگردیم سر همین آلبوم Rust in Peace. آلبوم شامل 9 آهنگ میشه که به شرح زیر هستن:

1.Holy Wars...The Punishment Due
2.Hangar18
3.Take no Prisoners
4.Five Magics
5.Posion Was The Cure
6.Lucretia
7.Tornado of Souls
8.Dawn Patrol
9.Rust In Peace...Polaris
جنگهای مقدس یا جهاد اولین آهنگ این آلبومه که بعد از ارائه آلبوم به سرعت تبدیل به Opening Track در کنسرتها و تورهای مگادت در سالهای بعدی شد.آهنگ یک کار ضدجنگه که در کلیپ اون هم صحنه هایی از جنگهای داخلی فلسطین و اسراییل یا جنگهای شش روزه اعراب با اسراییل دید.دیو ماستین در مورد این آهنگ در مصاحبه ای گفت "این کاملا مشخصه که این آهنگ در مورد کشور خاصی نیست.بلکه فقط در مورد جنگه! جنگی که در هر صورت ناراحت کننده و موحشه و توی اون اهمیتی نداره که در کدوم سمت میدون باشی!" قدرت نغمه سرایی ماستین در این آهنگ واقعا چشمگیره به خصوص جایی که میگه : Killing for Religion , Something I won't Understand ... سه سولو از مارتی فریدمن (2 تا با گیتار الکتریک و یک سولو با آکوستیک) و سولوی پایانی ماستین جایی برای حرف و انتقاد در مورد این آهنگ نگذاشتن.

آهنگ دوم یا Hangar 18 - یکی از کارهای واقعا سنگین موسیقی ترش که تا به حال ساخته شده.این آهنگ بیش از 10 سولو داره که به صورت دوئل بین مارتی فریدمن و دیو ماستین پاسکاری میشه.آهنگ در قیاس با Holy wars که ریفهای سنگینتری داره کار ملودیکتریه و موضوع جالب اینه که شروع آهنگ با Chordهایی اجرا میشه که ماستین زمانی برای آهنگ The Call of Ktulu گروه متالیکا ساخته بود.Dm,BbMajor,Dm7,Dm9 که با دیستورشن اجرا میشن (نمونه استفاده از همین Progression رو بعدها توی آهنگهای Wanderlust و When در سالهای 99 و 2001 از ماستین رو میشه مجدد دید.ظاهرا علاقه زیادی داره به این ترکیب ثابت) موضوع آهنگ در رابطه گونه های حیات فضاییه که سازمانهای فوق سری آمریکایی در نقاط مختلف ایلات متحده از اونها نگهداری میکنن (جای Caveman خالی) . این آهنگ کاندید بردن Grammy هم شد که جایزه رو به آهنگ عامه پسندتر و ساده تری به نام Enter Sandman از Metallica دادن. (چه حماقتی)

سومین آهنگ البوم.باز یه آهنگ سریع و Thrash با نام Take no Prisoners . باز هم نگاه طعنه وار ماستین به جنایات جنگی . کشتن ساکنین یک سرزمین با بیرحمی تمام و بدون اینکه کسی اسیر بشه - استفاده از Back vocals با افکت کار رو جالب کرده. آهنگ نسبت به کارهای دیگه آلبوم سولوهای ساده و کوتاهی داره ولی ریفهای آهنگ به قدری سخت و سنگین هستن که دیگه نیازی به سولو توش دیده نشده (قابل توجه جیمز با ریفهای واقعا سخت!!!! آلبوم St-anger ((: ) توی متن آهنگ یک سری کلمه هست که شاید خونده باشید و نفهمیده باشید چی به چیه.واسه همین یه اشاره کوچیک میکنم:

Panzer : یه مدل تانک آلمانیه که در جنگ جهانی دوم در حملات آلمان نازی به لهستان و کشورهای شرق اروپا استفاده شد
Typhus : این که معلومه . همون بیماری تیفوس
Normandy : بخشی از خاک فرانسه که در زمان جنگ جهانی دوم مورد استفاده نیروهای متفقین قرار گرفت تا حمله به آلمان رو از اونجا سازماندهی کنن.

Five Magics
آخرین آهنگی که در این پست راجع به اون صحبت میکنم ، Five Magics یا پنج جادو. این کار با یه ریف سریع شروع میشه ولی بعد آهنگ آروم و ملایم میشه و رل اصلی میفته دست Bass Guitar و جناب Dave Elleffson . که البته بعد از شنیدن 3 آهنگ سریع میتونه برای شنونده استراحت خوبی باشه.اما این روند چندان دوام نمیاره و آهنگ مجددا سریع میشه و ریفها به صورت هارمونی رو هم قرار میگیرن.توی این آهنگ مارتی و دیو ماستین دو ریف مختلف نسبت به هم رو اجرا میکنن (برخلاف کارهای قبل که ریفها 95% کاملا روی هم Overdub میشدن) و ترکیب دو ریف نتیجه جالبی رو ایجاد کرده. متن این آهنگ برخلاف کارهای قبلی راجع به جادوی سیاه و توانایی کنترل اونه و بیشتر یه کار افسانه ای به حساب میاد (در قیاس با کارهای قبلی آلبوم) توانایی کنترل و یادگیری 5 جادوی Alchemy (همون کیمیا توی فارسی - تبدیل فلز بی ارزش به طلا - کشف نوشدارو برای بیماریها و پیدا کردن اکسیر حیات جاودان) ، Wizardy یا جادوی سیاه ، Sorcery یا به دست آوردن قدرتهای شیطانی ، Thermatology یا به دست آوردن قدرت مصونیت از آتش و قدرت کنترل Wyven ! که یه اژدهای اسطوره ایه با دو سر و دو تا بال !! ((: پایان آهنگ هم با یه سولوی سریع از مارتی فریدمن هست که آهنگ رو تکمیل میکنه...

خب فکر کنم تا اینجا کافی باشه چون بیشتر بنویسم احتمالا کسی نمیخونه((: دفعه بعد قسمت دوم و آخر این موضوع رو خواهم نوشت...منتظر نظراتتون هستم
تا بعد...

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Tuesday, February 10, 2004
 
همه جور تلفن داشتیم جز اینجوری! چه خبره تو این مملکت؟!!((:
من : الو . بفرمایید
یارو : سلام علیکم و رحمت الله!!
من : سلام. (fuck ya man!)
یارو : عذر میخوام مزاحم شدم میخواستم بپرسم شما در انتخابات مجلس شرکت میکنید؟!
من : (ما که عمرا ولی حالا...) هنوز فکرشو نکردم . فکر نکنم.
یارو : اگه شرکت کردید لطفا به آقای @#^&@ و خانم @#*^#@ رای بدید لطفا...
من : (What the hell!?!) باشه بهش فکر میکنم!!!
یارو : متشکریم.روز شما به خیر . خداحافظ!! تق!

خداییش همچین چیزی برای شما هم پیش اومده؟ شاید من خیلی عقبم از دنیا!!((:
تا بعد...
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Thursday, February 05, 2004
 
خب همونطور که قول داده بودم یه review از اجرای گروه پاد مینویسم که امیدوارم به دردتون بخوره.
اجرای گروه حدود ساعت 8 شروع شد و تغریبا یک ساعت تاخیر داشت (البته خیلی از تماشاچیها هم تاخیر داشتن و حتی بعد از شروع بزنامه هم یه عده تازه رسیدن) اما نکاتی که جالب بود و قابل ذکر:

*** امکانات اعضای گروه درحد خوبی بود ولی من فکر میکردم خیلی خفنتر از این حرفها باشن.البته درامزست کاملی داشتن ، 3 تا Tom و 2 تا Floor Tom و مجموعه کاملی از سنجهای Crash,ride,splash,chinese,... دست درامر رو کاملا باز گذاشته بود.گیتاریست هم Main Guitar که استفاده کرد Ibanez RG-550 بود که برای آهنگ Home که نیاز به گیتار Down tune داشت هم از یه RG-3120 استفاده کرد به همراه Marshall AVT-50 و مولتی افکت Zoom GFX-8 و یه دونه Unit Wah Pedal که فکر کنم اون هم Zoom بود. بیس هم اگر درست دیده باشم Ibanez BTB405 دستش بود و امپ Peavy و افکت 506II اگه اشتباه نکرده باشم.کی برد هم که من سر درنمیارم ولی Kurzweil (اگه اشتباه نکرده باشم) بود!! گیتاریست مهمانشون هم با اکوستیک 12 سیمه کار کرد که بسی زندگی بود.هم صداش - هم زدنش.

*** جو اجرا واقعا صمیمی و خودمونی بود و همونطور که دوستانی که شبهای پیش رفته بودن گفته بودن بچه های گروه واقعا متواضع و صمیمی و راحت بودن (درعین خدا بودن کارشون) که من واقعا حال کردم با این موضوع.چون اکثر کسایی که توی این کارن متاسفانه ظرف یه مدت کوتاه احساس خدایی میکنن.

*** یکی دو بار مشکلات کوچیکی سر صدا براشون پیش اومد که باز با همین جو صمیمی و رفتار جالب اردوان (گیتار) خودش یه پا جوک شد و یه بیس و درامز سولو هم این وسط شنیدیم((:

*** اجرای کارها همونطور که گفتم بی نقص بود به خصوص توی پارت دوم که یه کم میکس صدا بهتر شد چون توی پارت اول صدای کیبرد یه مقدار بلندتر از گیتارها بود که فکر کنم خودشون هم متوجه شدن و این مشکل توی پارت دو کاملا حل شد. (راجع به هماهنگی کی برد و گیتار هم بهتره چیزی نگم. Outstanding)

*** آخر کنسرت هم تازه فهمیدیم کسری سبکتکین بین تماشاچیا بوده.اکثر تماشاچیها که رفتن ما یه نیم ساعتی باز صبر کردیم و یه کم با اعضای گروه صحبت و اینا هم کردیم. که باز هم با کمال صمیمیت و راحتی و با اینکه خسته بودن با ما صحبت کردن.دمشون گرم

*** بعضی از آهنگهای آرومتر رو با وکالز اجرا کردن که همین هم باز نقطه عطفی بود. امیدوارم به مرور زمان جو سخت گیری کمتر هم بشه و بتونن کل آهنگها رو با وکالز اجرا کنن چون هم صدای اردوان و هم صدای آرش خوب بود و لهجه انگلیسیشون هم خوب بود و اصلا توی ذوق شنونده نمیزد.اجرای Through her eyes واقعا عالی بود و به نظر من این آهنگ در کنار Fatal Tragedy و Overture بهترین اجراها بودن.(شاید چون من اینا رو خیلی دوست دارم اینطور فکر میکنم)

*** یه عده هم بودن با هر آهنگی هدبنگ میزدن!!(: آخه یکی نیست بگه دیگه Through Her Eyes هدبنگ داره. اون هم چه هدبنگی . عادی که نه.انگار مثلا داره آهنگ Speed/Thrash گوش میده...نمیدونم هرکی یه جور حال میکنه دیگه!!

*** مورد دیگه ای که باید بگم ، توی کنسرتهایی که توی این چند ساله رفتم این مورد واقعا بهترینشون بود. هم از نظر اجرا ، هم تکنیکال بودن کارها و هم اینکه کارها میکس خیلی خوبی داشتن. بر عکس کار خیلی گروههای دیگه از جمله Kahtmayan که صدای بیس اصلا نمیومد و تقریبا بیشتر چیزی که شنیده میشد اول درامز بود و بعد گیتار ولی توی کار دیشب صداها واقعا ردیف بودن.

*** در پایان هم ست لیست کارشون (واسه چند تا از بچه ها گفتم باورشون نشد!!)
1,Regression
2.Overture 1928
3.Strange Deja Vu
4.Through My Words
5.Fatal Tragedy
6.Beyond This Life
7.Through Her Eyes
8.Home
9.The Dance of Eternity
10.Erotomania

تا بعد...
مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Wednesday, February 04, 2004
 



سلام ...
با توجه به اینکه عصر با چند تا از دوستان داریم میریم کار گروه پاد رو ببینیم گفتم قبل از رفتن یه آپدیت راجع به آلبوم Scenes From a Memory گروه Dream Theater بکنم. (ظاهرا قراره کل این البوم رو کاور کنن ، Anyway )
من به شخصه آلبوم محبوبم توی کارهای Dream Theater آلبوم Images and Words و بعدش این آلبومه.همونطور که احتمالا میدونید Dream Theater در آلبوم Images and Words یه کار داشت با نام Metropolis Part I . بعد از اینکه اونها این کار رو ساختن و طی سالهای ابتدای دهه 90 تا سال 99 خیلی از طرفداران این گروه منتظر بودن که گروه پارت دومMetropolis رو هم ارائه بده که در نهایت هم Dream Theater این کار رو کرد. ولی به شکل یه آلبوم.در واقع آلبوم سال 1999 گروه به صورت رسمی با نام کامل The Metropolis Part II : Scenes From a Memory شناخته میشه.فرم کلی آلبوم یه چیزی توی مایه های آلبوم The Wall گروه پینک فلویده. یعنی در طول حدود 80 دقیقه این آلبوم که به 12 ترک تقسیم شده شنونده با یک داستان و نوعی Flash Back به گذشته طرفه که در اولین Track با نوعی هیپنوتیزم القا میشه. البته من معتقدم از لحاظ قدرت Lyrics این آلبوم قابل مقایسه با کاری مثل The Wall نیست چون تم اصلی این آلبوم رو یه مثلث عشقی بین دو برادر و یه دختر به نام Victoria است که در نهایت با مرگ یکی از سه نفر تموم میشه. (نمیگم کدوم اگه نمیدونید برید گوش کنید!!((: ) به هرصورت توی این آلبوم و در بعضی قسمتها کاملا از Arrangementهای آهنگ Metropolis Part I استفاده شده از جمله توی Through Her Eyes.از نظر تکنیکال هم که بهتره اصلا صحبت نکنم چون همه میتونن حدس بزنن توی آلبومی که John Petrucci,Mike Portnoy,John Myung و کیبردیسیتی مثل Jordan Rudess کار کنن چی از آب درمیاد.پتروچی مثل همیشه علاقه خودش به Shredding رو نشون داده Rudess هم به عنوان کیبردیست جدید گروه (در سال 99) نشون داده که واسه سولوهای دوئل یا هارمونی چیزی از جان پتروچی کم نداره (یه نگاهی بندازین به Fatal Tragedy ) به هرصورت توی این آلبوم گاها شباهتهایی به کارهای پینک فلوید و یا حتی کارهای سولوی راجر واترز دیده میشه.افکتهای صوتی هم که تا دلتون بخواد میشه دید.از Feelهایی که Portnoy میاد تا صداهای سینتی سایز شده و صدای سیتار گونه گیتار پتروچی در ابتدای کارهایی مثل Home.و در میانه کارها هم گاها میبینید که فرم کلی آهنگ تبدیل به یه Ballad میشه و بعد دوباره شنونده رو Build up میکنه واسه ادامه کار که میخکوب بشه روی صندلی!!((:
به هرصورت به عنوان یه کار Prog من صددرصد گوش کردن این آلبوم رو به دوستانی که نشنیدنش پیشنهاد میکنم.حالا عصر ببینیم این کنسرت چطور میشه از اون هم یه گزارش شاید بنویسم.البته قبل از من گلاره این کار رو کرده.یه سری به اون هم بزنید و Review ش رو از کار پاد بخونید
تا بعد...


مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Sunday, February 01, 2004
 




سلام ملت...
حضرت Dave Mustaine که تازگیها اوضاع جسمی و فیزیکی دستش دوباره درست شده ظاهرا در شرف برگشت به دنیای موسیقیه . ظاهرا تا آخر سال 2004 یه آلبوم بیرون خواهد داد و با توجه به اینکه گروه Megadeth رو Disband کرده این آلبوم به عنوان یه کار سولو و با نام شخصی خودش عرضه میشه.(البته من خونده بودم که واسه کارهای لید این آلبوم از خدای گیتار Marty Friedman کمک خواسته بود و به اون پیشنهاد داده بود که مارتی قبول نکرد پیشنهادش رو) به هرحال یه جورایی خبرها خوبه فعلا.توی خود سایت رسمی Megadeth.com یه سری پیغام واسه Fanها در مورد دوره بهبودش نوشته و گفته که الان خیلی شرایطش مناسبه و اینا . توی این آلبوم هم برای اولین بار از گیتارهای جدید خودش ESP استفاده خواهد کرد.و توپترین مورد این آپدیت ، برید اینجا تا یه تیکه از کار جدیدش رو بشنوید. یه پیغام از خودش هم روی کار هست . یه مقدار طول میکشه تا اجرا بشه ولی ارزش صبر کردن رو داره . به نظر من یه تلفیقیه از کارهای زمان Rust in peace با Youthanasia . خلاصه که check it out و نظرتون رو اینجا بگین...
حرف megadeth شد ، این دوست ما هم تازه میخواد شروع کنه نوشتن حتما بهش سر بزنید چون مطمئنم چیزهای خدایی میخواد بنویسه.من که خودم فعلا خفن منتظرم<:
تا بعد...

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin